چگونه فرزندمان را کتاب خوان کنیم؟
هر کتابی برای هر کسی مناسب نیست. اگر فرزندتان ماجرا جو است، کتابهایی خاص فضای ذهنی او را رشد میدهد و اگر فرزند شما نیاز به تقویت برخی مهارتها دارد، کتابهای دیگری را باید به عنوان خوراک فکری در اختیار او قرار بدهید. در این مطلب سعی شده بهترین کتابهای ممکن برای فرزندانمان را به شما معرفی کنیم.
یکی از مشکلات پدر و مادرها، انتخاب کتاب خوب برای بچههاست. در این ادامه این مطلب میخواهیم در مورد پارامترهای انتخاب کتاب مناسب با والدین صحبت کنیم.
تجربهی یک زندگی دیگر
کتاب این فرصت را به فرزند ما میدهد که یک وضعیت و یک زندگی دیگر را تجربه کند. مثلاً تجربه کند کسی که در آفریقا زندگی میکند چه سرگذشتی دارد یا بچه اسکیموها جهان را چگونه میبینند؟ یک دزد دریایی چه مشکلاتی دارد یا مثلاً بچهای که در انگلستان تحصیل میکند چه سرنوشتی را پشت سر گذاشته است.
با ادبیات و با تجربه کردن زندگیهای متعدد، دایره تجربیات فرزندانمان افزایش پیدا میکند تا واقعیات زندگی را بهتر درک کنند و آدمهایی که با آنها همسو نیستند را بهتر بفهمند و با آنها کنار بیایند و اگر خطایی میکنند بدانند که چه سرنوشتی میتوانند داشته باشند.
طبیعتاً تمامی کتابها این کارکرد را ندارند. کتابهایی که واقعیتی در آنها وجود دارد شاید بتواند بیشتر روی فرزندان ما تاثیر بگذارد و باعث بشود فرزند ما، با آنها همزاد پنداری کند. نقطه اوج این موضوع شاید کتابهای چارلز دیکنز باشد که شخصیتهای آن فوقالعاده هستند.
کتابهای شخصیت محور خیلی خوب هستند. مثلاً هری پاتر از این نظر محبوب شد. در ایران هم ناشران معروفی روی این حوزه (یعنی کتاب های شخصیت محور) کار کردهاند. مثل انتشارات هوپا که کتابهایی مثل مجموعه سه جلدی «دوغدو» را منتشر کرده است. ویژگی این مجموعه این است که ما با یک شخصیت و دنیایش آشنا میشویم. کتابهایی مثل «پسری در برج» و «آتش خوارها»، به فرزندان ما کمک میکنند که مسئولیتپذیری را در بطن داستان بیاموزند. .
از لذت و سرگرمی تا آَشنایی با مفاهیم مختلف در زندگی
یکی دیگر از ویژگیهای ادبیات این است که بچهها را سرگرم میکند و تفریح سالمی است چرا که کمک میکند زمان کمتری را صرف امور باطل کنند.
و برخلاف گذشته که واقعاً در این حوزه فقر محتوایی وجود داشت، این روزها کتابهای حوزه Fun و سرگرمی خیلی زیاد شدهاند. مثلاً میتوانید سری کتابهای «خانه درختی» را بخرید که در طبقات مختلف آن اتفاقات جالبی میافتد (۱۳ و ۲۶ و ۳۹ و ۵۲ و ۶۵ و ۷۸ طبقه!!!!).
این کتابها بر میل به شوخ طبعی بچهها و این گونه تمایلاتشان دست میگذارند. طنز قوی دارند و به خاطر رهایی و فراغتی که خود متن کتاب دارد میتواند اوقات بسیار خوشی را برای بچهها فراهم کند.
یک کتاب بسیار جذاب دیگر که فرزندان ما را با مفهوم «شهامت» ولی به دور از کلیشههای رایج آشنا میکند، کتاب «ریکی پرنده» است. کتابی که هر بچهی ۸ تا ۱۲ ساله با خواندن آن با مفاهیمی مثل شهامت، در دل یک داستان غیر کلیشه ای و جذاب آشنا میشود.
اگر فرزندتان خلق و خوی کاوشگر و جستجوگری دارد و میخواهید این استعداد ذاتی را در او تقویت کنید، کتابی مثل «کارآگاه جرقه» جدا از بازیگوشیهایی که دارد، به طور پنهان معانی آموزشی هم دارد.
برای سنین بالاتر مثلاً ۱۲ تا ۲۰ سال، کتاب «جویندگان مقبره» با کشش و جذابیت فوقالعاده ای که دارد، عطش مطالعه را در فرزند شما بیدار میکند و او را بسیار بیشتر از اضطراب و استرسی که برای بازی با موبایل یا تبلتش دارد، تشنهی خواندن و تمام کردن کتاب میکند.
از دیگر ویژگیهای یک کتاب خوب این است که با خواندنش، فرزند ما باید بتواند خودش را در موقعیتهای متن قرار بدهد. مثلاً برای فرزندان ۱۰ تا ۱۸ ساله، کتابهای ترجمهای مثل «پسر زن جادوگر»، «کرکس» یا مجموعه تألیفی «ماهنوش و صورتکهای آسمانی» فضایی را فراهم میکنند که فرزند ما با موقعیتهایی که نمیبیند آشنا شود.
یکی از مشکلات خیلی از پدرها و مادرها این است که بچه ها همیشه فقط خودشان را میبینند. مثلاً انتظار دارند پدر و مادر تمام وقت در اختیار آنها باشند و اگر این اتفاق نیفتد احساس میکنند، دوستشان ندارند . ادبیات میتواند به فرزند ما بیاموزد که همیشه آن چیزی که دلش میخواهد اتفاق نمیافتد.
شاید بتوان به مجموعه کتاب «فروشیها» که شامل چهار کتاب با عناوین : «یک عدد مامان به فروش میرسد»، «یک عدد بابا به فروش میرسد »، «یک عدد نخودی به فروش میرسد » و «یک عدد بهترین دوست به فروش میرسد » است، اشاره کرد. شاید حتی بتوانیم در حوزه تألیفی به کتاب «من اچونه ام، در را باز کنید» هم اشاره کنیم که با طنز فوق العاده و منطبق با فرهنگ ایرانی نوشته شده است. در چنین کتابهایی، بچهها خودشان را بهتر میشناسند و در قالب طنز، نویسنده، منظور و هدف را بدون شعار زدگی در ذهن کودکان و نوجوانان نقش میزند.
همانطور که گفتیم با خواندن کتاب، بچهها باید بتوانند در نقشها فرو بروند. مثل مجموعه کتابهای «تام گیتس» برای ۱۰ تا ۱۵ سالهها که بچهها با شخصیتهای آن همزاد پنداری میکنند و باعث میشود حس خوبی نسبت به کتاب و این مدل داشته باشند. برای بچه های ۴ تا ۹ ساله هم میتوان از کتابهای «مجموعه خاطرات جغد» نام برد.
همچنین، یک کتاب باید بتواند آموزشی را در لایههای پنهان ارائه کند. به شکلی که فرزند ما، به صورت ناخودآگاه آن را دنبال کند. در بعضی کتابها، این جنبه آموزشی خیلی واضح و در معرض دید است و در بعضی کتابها، آموزش در لایههای زیرین (بعد از لایههای تفریح و سرگرمی) قرار میگیرد. مثلاً برای اینکه فرزند ما خودش یاد بگیرد که بر ترسهای درونیاش غلبه کند، کتابهایی مثل «خرسی که چپق میکشید» با موضوع تلاش برای نجات دیگران میتواند بسیار مناسب باشد. همچنین کتابی مثل «دی وی دی اسرارالغولان» را میتوان مثال زد که تلاش میکند به بچهها بگوید به تواناییهای خودشان بسنده کنند و انتظار نداشته باشند که به سرعت به نتیجه برسند.