- شریک زندگی شان را همان جوری که هست می پذیرند.
زنان قدرتمند تلاش نمیکنند شریک زندگیشان را تغییر دهند تا کاملا متناسب با انتظارات آنها شود. آنها در انتخاب شریک زندگیشان دقیق هستند، و آنها را همانطوری که هستند دوست دارند و میپذیرند. یک زن قدرتمند حس اعتماد به نفس و راحتی با خودش دارد و این نعمت را برای شریک زندگیاش نیز روا میداند. زنان در حالی که انتظارات جامعه را کنار میگذارند، برای پیدا کردن راه خود دلگرم هستند. آنها انتظارات غیرضروری خود را به شریک زندگیشان تحمیل نمیکنند.
- احساسات خود را صریح بیان می کند.
یک زن قدرتمند، دیگر افکار و احساساتاش را نزد خودش نگه نمیدارد. زمانی که دو نفر به همدیگر اعتماد میکنند، هر دو تا جایی که ممکن است با هم روراست هستند. از طریق این خط ارتباطی آشکار است که بیشتر پیوندهای جدی و طولانی-مدت شکل میگیرند.
- از احساساتی شدن دوری می کند.
دیگر روزهای قربانی بودن زنان به پایان رسیدهاست. آنها به عنوان اعضای قوی یک تیم، خواستار سهم منصفانهی خود از کار و تعهد هستند. آنها اجازه نمیدهند کسی بر آنها سلطه بیابد و با آنها غیرمنصفانه رفتار کند، اما همچنان متوجه تاثیر خود بر کارها و اهداف هستند.
- به نیازهای خود و شریک زندگی اش اهمیت می دهد.
او متوجه نیازهای خود و شریک زندگیاش است، و در عین حال از منابع موجود و شرایطی که در آن قرار دارند آگاه است. توجهی که مرد به زن دارد یا توجهی که زن به مرد دارد یک ضعف به حساب نمیآید. او اهداف و خواستههایی خارج از رابطهاش دارد که آنها را در کنار چیزهایی که بهدست آوردهاست، دنبال میکند. او اجازه نمیدهد دنیای بیرونی مانعی برای عشق ورزیدن به شریک زندگیاش و حمایت از او باشد.
- برای تایید شدن به شریک زندگی شان تکیه نمی کنند.
آنها به رفتار خود و تعاملشان با دیگران اطمینان دارند و برای سعادت و اعتبار، متکی به منابع خارجی نیستند. از طریق این قدرت و امتیازی که دارند، تیم شایستهای را همراه با شریک زندگیشان تشکیل میدهند. آنها هم دوست دارند مورد تحسین و احترام طرف مقابلشان قرار بگیرند، اما به تنهایی هم میتوانند موفق شوند.
او تشخیص میدهد که توسعه و پیشرفت شخصی، هرگز اهداف نهایی نیستند. او نسبت به خود عشق و سپاسگزاری دارد، بنابراین میتواند به صورت کارآمدتری شریک زندگیاش را کمک و حمایت کند.