موانع شادی در زندگی، کدامها هستند؟ چه عواملی باعث میشوند که ما خودمان را از حق داشتن زندگی شاد، محروم کنیم؟ بگذارید سؤال دیگری را مطرح کنیم؛ شما چه چیزی از زندگی میخواهید؟ پول بیشتر؟ کار بهتر؟ روابط بهتر؟ اما باور کنید هیچیک از اینها پاسخ درستی برای این سؤال نیستند.
ما خلق شدهایم تا خوشحالی را از زندگی مطالبه کنیم. پول، کار یا روابط، قطعاً میتوانند کیفیت زندگیمان را ارتقا دهند، اما بسیاری از مردم با وجود داشتن همه اینها، باز هم از زندگی ناراضی هستند. باید بدانیم که شادی و حال خوش را در وهله نخست، باید درون خودمان پیدا کنیم و در این مسیر، شناخت موانع شادی، کمک زیادی به ما میکنند. در این مطلب از یکچیز، میخواهیم مهمترین این عوامل را به شما معرفی کنیم.
۱-خشم
یکی از مخربترین موانع شادی، خشم است. فرض کنید در حال رانندگی هستید و کسی مسیرتان را میبرد. شما ترمز میکنید و پشت چراغ قرمز گیر میافتید و همین مسئله باعث میشود چند دقیقهای دیرتر در محل کار حاضر شوید. رئیستان با دیدنتان، اهمیت سر وقت رسیدن را به شما گوشزد میکند و طوری حرف میزند که انگار اهمیت آن را نمیدانید. با خود میگویید این تأخیر به دلیل بیملاحظگی فرد دیگری بود. به این فکر میکنید که میخواستید روز خوبی داشته باشید اما الان خشمگین و مقصر هستید و همه اینها تقصیر همان فرد بیملاحظه است و با خشم، دائماً این حرفها را با خودتان تکرار میکنید.
شاید با پافشاری روی این افکار، قصد دارید خودتان را توجیه کنید و هر بار به این نتیجه برسید که قربانی رفتار نادرست فرد دیگری شدهاید. احتمالاً صحنه را در ذهنتان بارها مرور میکنید و آرزو داریم ایکاش میتوانستید به عقب بازگردید و درس خوبی به آن راننده بدهید. چسبیدن به این افکار شاید برای مدت کوتاهی، از لحاظ ذهنی و احساسی، برایتان جذاب باشد اما بیش از آن، هیچ نفعی برایتان ندارد. پس این افکار ناخوشایند و موانع شادی را رها کنید. شما برای خلق یک روز رؤیایی، هنوز زمان زیادی دارید.
بودا میگوید: عصبانیت مثل این است که خودتان سمی را بخورید و انتظار مرگ دیگری را داشته باشید!
۲-ذهنیت منفی
ذهنیت، عامل دیگری است که میتواند بهعنوان یکی از موانع شادی، ایفای نقش کند. وقتی اتفاقی رخ میدهد، روی کدام جنبههای آن بیشتر متمرکز میشود؟ فرض کنید شغلتان را به هر دلیلی از دست دادهاید. ممکن است این را یک ناامیدی بسیار بزرگ بدانید. به این فکر کنید هیچ پساندازی ندارید و زندگی هم همینطور، خرج روی دستتان میگذارد! چنین تفکراتی چندان عجیب نیستند.
اما چرا از زوایای دیگری به ماجرا نگاه نمیکنید؟ چرا صبحهایی را که آرزو میکردید حتی به قیمت خراب شدن ماشینتان در بین راه،کمی دیرتر سر کارتان حاضر شوید، به خاطر نمیآورید؟ چرا به این فکر نمیکنید که بارها حین انجام کار با خودتان میگفتید که شغل موردعلاقهتان، این نبود و به کار دیگری علاقه دارید؟ مگر شما نبودید که صبحها و در ساعات حضور در شرکت، احساس میکردید در حال تلف کردن وقت و زندگیتان هستید؟ خب! اصلاً پس اصلاً شاید این اتفاق فرصتی عالی برایتان باشد که شغلی پیدا کنید که واقعاً به آن علاقه دارید. برای به دست آوردنش، تلاشی جانانه از خود نشان دهید.
انیشتین میگوید: در هر بحرانی، فرصتی بزرگ نهفته است!
۳-عدم توجه به چیزهای کوچک
یکی از موانع شادی در زندگی، غفلت از اهمیت چیزهای ظاهراً کوچک است. آخرین باری را که چیز کوچکی، خوشحالتان کرده باشد، به یاد میآورید؟ آیا دقت کردهاید کودکان چقدر راحت از تماشای رنگینکمان، پروانهها یا فیلمها و کارتونهای مورد علاقه، به وجد میآیند و لبخند میزنند؟ آنها در لحظه زندگی میکنند و چیزی که به نظر ما خیلی کوچک و کماهمیت است، آنها را واقعاً خوشحال میکند. ما هم تا زمانی، چنین نگاهی به دنیا داشتیم اما تدریجاً این مهارت را از دست دادیم.
برای اکتساب این مهارت، دوباره تلاش کنید. دفعه بعد اگر سگ بامزهای دیدید یا با صحنه جالب و زیبای دیگری روبرو شدید، لبخند بزنید! به مغزتان بسپارید که این حال خوبِ واقعی را به بهانهی مشکلات زندگی، پس نزند. تأثیر چیزهای کوچک در زندگی را دستکم نگیرید.
۴-نگرانی درباره اتفاقات خارج از کنترل
نگرانیهای غیرمنطقی، همواره از مهمترین موانع شادی در زندگی بودهاند. اغلب ما تا حدی نگران رویدادهایی هستیم که شاید هرگز اتفاق نیفتند. این نگرانیهای دائمی و وسواسهای فکری درباره وقوع یک رویداد ناخوشایند، سلامت روانمان را نابود میکند. همین حالا ده مورد از بزرگترین نگرانیهایی را که در مقاطع مختلف زندگی، فکرتان را به خودش معطوف کرده بود، روی یک کاغذ بنویسید و ببینید چند مورد از آن، در عمل هم اتفاق افتاد؟ جواب به این سؤال احتمالاً متقاعدتان میکند که باید دست از نگرانی بردارید!
البته یادتان باشد نگرانی با عاقبتاندیشی فرق میکند. وقتی میدانید قرار است اتفاقی رخ دهد و شما باید برای مواجهه با آن، خودتان را بهخوبی آماده کنید، حتماً باید به راهکارهای رویارویی با آن اتفاق فکر کنید. اما ربط دادن گذشته به آینده و نگرانی درباره اتفاقاتی که از نظر احتمال و شانس وقوع، به صفر نزدیک هستند یا شما هیچ کنترلی نمیتوانید در وقوع یا عدم وقوع آنها داشته باشید، بحثی دیگر است؛ چنین نگرانیهایی را که از موذیانهترین موانع شادی هستند، باید با خیال راحت دور بریزید!
رندی آرمسترانگ میگوید: نگرانی مشکلات فردا را برطرف نمیکند، بلکه فقط آرامش امروز را از بین میبرد!
۵-مقایسه با دیگران
در فهرست موانع شادی، نباید مقایسههای نادرست را فراموش کنیم. آیا پیش آمده به افرادی که مثلاً در اینستاگرام خوشحال به نظر میرسند، غبطه بخورید یا حتی حسودی کنید؟ خوشحالی حق مسلم هر انسان از زندگی کردن است. حال خوب، سهم کسی میشود که بتواند خوشحال باشد. کسی که راه خوشحال زندگی کردن را بداند، شایستهی بهترینهاست. اما…
اما یادتان باشد شما تصوری از واقعیت زندگی دیگران ندارید. شما تلاشها و شکستهای آنها را برای موفق شدن ندیدهاید. حتی دهها عکس سلفی آنها را هم که ممکن است بد از آب درآمده باشند، ندیدهاید! شما فقط بهترین حالت آنها را دیدهاید و اگر بخواهید بدترین حالت خودتان را با بهترین حالت دیگران مقایسه کنید، هرگز نمیتوانید در زندگی برنده شوید. چنین کاری، شبیه مقایسه سیب با پرتقال است و کاری بیمعنا خواهد بود.
سخن آخر
حالا که با اصلیترین موانع شادی در زندگی آشنا شدید، در تکمیل بحث موانع شادی، بد نیست این دو مورد را هم مدنظر داشته باشید:
- قدرناشناسی: قدرشناسی، باعث تقویت حس قناعت و بهبود کیفیت حال خوبمان میشود. پس شاکر و قدرشناس باشید.
- عدم انتخاب شادی: روز بدی بود؟ یا صرفاً ۱۰ دقیقه از این روز برایتان بد گذشت؟ انتخاب با شماست! شما هستید که باید شادی را انتخاب کنید.
توجه به نکات گفتهشده، کمکتان میکند تا با غلبه بر موانع شادی، زندگی متفاوتی را آغاز کرده و آرامش و حال خوب را به بخش جداییناپذیری از دقایقی که میگذرانید، تبدیل کنید.