چگونه با کارمندی که درست کار نمی کند برخورد کنیم؟
تقریباً همه مدیران در دوران مدیریت خود حداقل یک کارمند داشتهاند که مشکل آفرین بوده است. باید گفت که داشتن کارمندی که درست کار نمیکند بخشی جدانشدنی از تجربه دوران مدیریت است. معمولاً کارمند یا کارمندانی در شرکت هستند که وظایفشان را با دقت انجام نمیدهند، یا برقراری ارتباط با آنها دشوار است، یا به سختی با اعضای تیم هماهنگ میشوند، یا … .
متاسفانه بیشتر کارفرمایان مجبور هستند زمان و انرژی بسیاری را صرف آموزش و انگیزه دادن به چنین کارمندانی کنند. حتی بیشتر مدیران در بسیاری اوقات به فکر اخراج این دست از کارمندان میافتند، اما در نهایت به دلایل مختلف از تصمیم خود منصرف میشوند.
در این مقاله قصد داریم روشهایی که کارفرمایان با تجربه در رویارویی با کارمندی که درست کار نمیکند اتخاذ میکنند را بررسی کنیم. شما نیز میتوانید با استفاده از این راهکارها از پرت شدن کارمندان به گرداب ناکارآمدی و نا امیدی جلوگیری کنید.
*به صحبت هایشان گوش کنید.
معمولاً زمانی که کارمندی کار نمیکند یا کار کردن با او سخت میشود، او را از دایره توجه خود خارج و مسئولیتها را به دیگر کارکنان واگذار میکنیم.
با این حال، مدیران با تجربه در چنین شرایطی روش دیگری را در پیش میگیرند. آنها سعی میکنند توجه ویژهای به این کارمندان داشته باشند زیرا میدانند که تنها راه بهبود این است که درک درستی نسبت به موقعیت به دست بیاورند و حتی بتوانند خودشان را به جای ایشان تصور کنند.
در بسیاری از مواقع، تنها گوش دادن به صحبتهای این کارمند میتواند مشکل را برطرف کند. شاید در لابهلای این صحبتها متوجه شوید مشکل پیش آمده تقصیر کارمندتان نیست و به راحتی قابل رفع است. به این ترتیب، کارمندی که تا دیروز با سختی کار میکرد ناگهان به کارمندی تبدیل خواهد شد که وظایفش را به موقع انجام میدهد.
*عملکرد کارمندتان را بررسی و به او گزارش دهید.
بیشتر مدیران همیشه از رفتار و عملکرد کارکنانشان ناراضی هستند، اما هیچوقت تلاش نمیکنند که این بازخورد را با کارکنان در میان بگذارند و به عملکردشان جهت ببخشند. درست است که انتقال نارضایتی به کارمندان کار دشوار و آزاردهندهای است، اما مدیران با تجربه میدانند این مسائل را چگونه باید بیان کنند که موجب ناراحتی و دلخوری نشود و در عین حال، به پیشرفت کارکنان کمک کند.
برای چنین کاری باید در ابتدا از ویژگیهای مثبت کارمندتان تعریف کنید تا کارمندتان حالتی تدافعی به خود نگیرد. سپس، آن قسمتهایی که نیاز به بهبود دارند را مشخص کنید. مطمئناً چنین کاری به بهبود عملکرد کارمندتان کمک خواهند کرد.
*مستند سازی کنید.
هر زمانی که با کارمند خود به مشکل برخوردید، نکات مهمی که باید به او یادآوری شود را یادداشت کنید. بسیار اتفاق افتاده که مدیران به دلیل آنکه مدرکی علیه کارمندشان ندارند، نتوانستند عذر او را بخواهند. بیشتر اوقات دلیلِ نداشتن مدارک، خیرخواهی نابهجای کارفرمایان است زیرا نمیخواهند رویکرد منفی نسبت به کارمند خود داشته باشند. آنها تصور میکنند اگر مشکلات موجود را با کارمندان خود در میان نگذارند، این مشکلات خود به خود برطرف میشوند.
مدیران خوب میدانند که جمعآوری مدرک جبههگیری علیه یک کارمند نیست، بلکه عملی محتاطانه است. مطمئناً اگر مشکل موجود با یک گفتگو قابل حل باشد، این مستندات اعتبار خود را از دست خواهند داد و خیال کارفرما از بابت روند کار راحت میشود.
*بر روی حرف خود پافشاری کنید.
اگر از رفتار یا عملکرد خاصی نارضایتی دارید، همیشه از آن ناراضی باشید و در شرایط متفاوت نظر خود را تغییر ندهید. کارمندان بیش از آنکه به حرفهایتان توجه کنند، عملکردتان را زیر نظر دارند. کارمندی که درست کار نمیکند با زیر نظر گرفتن نوع برخورد شما متوجه میشود که شما چندان هم نسبت نظراتتان پافشاری ندارید. به همین دلیل وظایفش را به تاخیر میاندازد. بهترین کار این است که برای خودتان استانداردهای خاصی تعریف کرده و آنها را با دقت رعایت کنید.
به کارمندان خود بگویید اگر شرایط کار را تغییر ندهند، پیامدی در انتظارشان خواهد بود. اگر شرایط باز هم تغییر نکرد، به عنوان یک مدیر خوب، باید وارد جزئیات شوید. برای مثال میتوانید به کارمند خود بگویید که “من به تو ایمان دارم و میدانم که میتوانی این کار را به بهترین شکل انجام دهی”، یا میتوانید به او هشدار دهید. برای مثال به او بگویید “اگر این کار را انجام ندهی، انتظار پاداش و ترفیع شغلی را نداشته باش”. اگر کارمندی که درست کار نمیکند باور داشته باشد که بیمسئولیتیاش عواقبی به دنبال ندارد، چرا باید عملکرد خود را اصلاح کند؟
*فرایند فعالیت شرکت را تغییر دهید.
مدیران خوب به راحتی از کارمند خود نا امید نمیشوند و همیشه امیدوار هستند که کارمندشان پیشرفت کند. برای این دسته از مدیران اخراج، آخرین مرحله است. آنها میخواهند مطمئن شوند که پیش از خواستن عذر کارمندشان، همهی روشها را امتحان کردهاند.
اگر شما هم در چنین موقعیتی قرار دارید، باید گفتوگوی مفصلی با مدیران منابع انسانی داشته باشید. به این ترتیب مطمئن خواهید شد که اخراج، آخرین راهکار موجود برای مقابله با این مشکل است.
*مشکل موجود را به خوبی بررسی کنید.
در چنین مواقعی به بررسی همه جوانب موجود بپردازید. در این روند فکری، مطمئن شوید که از هر دو بُعد مثبت و منفی به ماجرا نگاه کنید. مدیران با تجربه همیشه تلاش میکنند با فاصله گرفتن از ماجرا، کلیت آن را با دقت بررسی کنند. این کار باعث میشود به دقیقترین شکل ممکن موقعیت را درک کنند.
*شجاع باشید.
برای یک مدیر خوب، اخراج کارمندان سختترین کار جهان است. اگر مجبور به اخراج کارمندتان شدید، آن را به درستترین روش انجام دهید. نیازی به بهانهتراشی، به تعویق انداختن یا محول کردن آن به شخصی دیگر ندارید. بهترین مدیران، مسئولیت سختترین کارها را خودشان بر عهده میگیرند. و اگر شرایط به نوعی عوض شد، با شجاعت اشتباه خود را بپذیرید.
اگر در قبالِ کارمندی که درست کار نمیکند رویکرد مدیران با تجربه را اتخاذ کنید، دیگر نگران نتیجه رفتار و نوع برخورد خود نخواهید بود زیرا میدانید که با تمام وجود تلاش کردهاید تا شرایط را تغییر دهید.